نوید، جوان مهندس خوشفکری که تازه کارش را در یک شرکت معتبر آغاز کرده بود، این روزها با سوال مهمی روبرو شده بود: “آیا بهتر است با یک دختر شاغل ازدواج کنم یا دختری که بعد از ازدواج میخواهد خانهدار باشد؟”
این سوال، ذهن نوید را به شدت درگیر کرده بود. او میدانست که هر کدام از این انتخابها، مزایا و معایب خاص خود را دارند. از طرفی، خواهرش نگار، یک زن شاغل موفق بود. او همیشه به نوید میگفت: “نوید، یه زن شاغل میتونه هم از نظر مالی مستقل باشه و هم در جامعه پیشرفت کنه. اینطوری زندگیتون هیجانانگیزتر و پربارتر میشه.”
نگار معتقد بود که یک زن شاغل، دیدگاههای جدیدی به زندگی میآورد و میتواند در تصمیمگیریهای مهم زندگی، به همسرش کمک کند. او همچنین تاکید داشت که استقلال مالی، به زن اعتماد به نفس بیشتری میدهد و باعث میشود در زندگی احساس رضایت بیشتری داشته باشد.
از طرف دیگر، مادربزرگش، زنی سنتی و مهربان، نظر دیگری داشت. او همیشه به نوید میگفت: “پسرم، یه زن باید بتونه خونه و زندگیشو جمع کنه، بچههاشو تربیت کنه و یه محیط گرم و صمیمی برای خانوادهش بسازه. کار بیرون، وقت و انرژی زن رو میگیره و باعث میشه نتونه به وظایف اصلیش برسه.”
مادربزرگ معتقد بود که نقش اصلی زن، مادری و همسری است و کار بیرون، میتواند به این نقشها آسیب بزند. او همچنین نگران بود که اگر هر دو نفر در خانه شاغل باشند، کسی نباشد که به امور خانه رسیدگی کند و خانواده دچار مشکل شود.
نوید با شنیدن این نظرات متفاوت، بیشتر سردرگم میشد. نمیدانست کدام راه را انتخاب کند. یک روز تصمیم گرفت با هر دو دیدگاه، با دقت و منطق روبرو شود. او لیستی از مزایا و معایب هر نوع انتخاب تهیه کرد و سعی کرد با توجه به ارزشها و اولویتهای خودش، بهترین تصمیم را بگیرد.
نوید میدانست که مهمترین چیز در ازدواج، سازگاری در ارزشها و انتظارات است. مهم نیست که همسرش شاغل باشد یا خانهدار، مهم این است که با او در مورد مسائل مهم زندگی، دیدگاههای مشترکی داشته باشد و بتوانند یک زندگی شاد و متعادل را با هم بسازند.
سازگاری در ارزشها و انتظارات، نه صرفاً شاغل بودن یا نبودن، کلید یک ازدواج موفق است.
نوید انتخابی درست میکرد (و زندگی هماهنگتری را تجربه میکرد) اگر…
۱. اگر نوید، بهجای تمرکز بر شاغل بودن یا نبودن همسر، به این فکر میکرد که چه انتظاراتی از زندگی مشترک دارد و همسرش چگونه میتواند در رسیدن به این انتظارات به او کمک کند.
2. اگر نوید، قبل از هر تصمیمی، با چند دختر شاغل و خانهدار آشنا میشد و سعی میکرد با آنها صحبت کند و دیدگاههایشان را در مورد زندگی و کار بداند.
3. اگر نوید، بهجای پیروی از نظرات دیگران، به این فکر میکرد که خودش چه ارزشی برای کار و فعالیت اجتماعی زن قائل است و آیا میتواند با یک زن شاغل یا خانهدار، زندگی راحتی داشته باشد.
4. اگر نوید، بهجای ترس از چالشهای احتمالی، به این فکر میکرد که چگونه میتواند با همسرش در مورد مسائل مربوط به کار و خانه، به توافق برسد و یک تقسیم کار عادلانه داشته باشند.
5. اگر نوید، به یاد داشته باشد که مهمترین چیز در ازدواج، عشق، احترام، تفاهم و تلاش مشترک برای ساختن یک زندگی شاد و موفق است، نه صرفا شاغل بودن یا خانهدار بودن.
میخواهم بیشتر بدانم:
راهنمای نامزدی، عباسعلی هراتیان، انتشارات بهشت قلم
جوانان و انتخاب همسر، علیاکبر مظاهری، انتشارات نورالزهرا
خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، محمدرضا سالاریفر، انتشارات سمت