بسیاری از ما تعهد در ازدواج را با مراسم عقد، امضای یک سند یا صرفاً ماندن در کنار یکدیگر در زیر یک سقف، مترادف میدانیم. گمان میکنیم تا زمانی که به فکر ترک کردن رابطه نباشیم، پس به آن متعهد هستیم. اما تعهد، یک مفهوم پویا و زنده است که بسیار فراتر از این تعاریف سطحی عمل میکند. تعهد، چسبی نامرئی است که در مواجهه با سختیها، وسوسهها و روزمرگیهای فرساینده، دو نفر را در کنار یکدیگر نگه میدارد و به آنها انگیزه میدهد تا برای یک هدف مشترک تلاش کنند.
در دنیای پرشتاب امروز که فردگرایی بیش از پیش ترویج میشود، حفظ تعهد واقعی با چالشهای جدی روبرو است. این مقاله قصد ندارد از تعهد، یک وظیفه خشک و بیروح بسازد؛ بلکه میخواهد نشان دهد که تعهد، یک مهارت فعال و یک انتخاب آگاهانه است که به زندگی مشترک عمق، معنا و امنیتی بیبدیل میبخشد و راهکارهای عملی برای تقویت آن را بررسی میکند.
گام اول: تعهد به مثابه یک انتخاب روزانه
تعهد واقعی در روز عروسی آغاز نمیشود، بلکه هر روز صبح با چشم باز کردن ما دوباره متولد میشود. تعهد یعنی اینکه هر روز از نو همسرتان را انتخاب کنید. این انتخاب در لحظات کوچک و بزرگ زندگی خود را نشان میدهد. وقتی پس از یک روز کاری سخت، به جای پناه بردن به انزوای خود یا تلفن همراه، برای شنیدن حرفهای همسرتان وقت میگذارید، شما در حال انتخاب او هستید. وقتی در اوج یک اختلاف نظر، به جای فریاد زدن یا ترک کردن اتاق، تصمیم میگیرید بمانید و برای پیدا کردن راهحل تلاش کنید، شما در حال تمرین تعهد هستید.
برای مثال، فرض کنید فرصتی برای یک سفر تفریحی با دوستانتان پیش میآید، اما میدانید که همسرتان دوران سختی را سپری میکند و به حضور و حمایت شما نیاز دارد. اولویت دادن به نیاز همسرتان در این لحظه، یک سرمایهگذاری قدرتمند در بانک تعهد رابطهتان است. این به آن معنا نیست که شما باید از تمام علایق شخصی خود دست بکشید، بلکه به معنای در نظر گرفتن تأثیر تصمیمهایتان بر روی شریک زندگیتان است.
گام دوم: حراست از مرزها؛ وفاداری، آزمون اصلی تعهد مردانه
برای یک مرد، یکی از شفافترین جلوههای تعهد، وفاداری مطلق و محافظت فعالانه از حریم رابطه است. خیانت، تنها ویروسی است که میتواند ریشه اعتماد را به طور کامل بخشکاند. تعهد در این حوزه، تنها به معنای عدم برقراری رابطه فیزیکی نیست، بلکه شامل وفاداری عاطفی و ذهنی نیز میشود. یک مرد متعهد، مرزهای روشنی بین خود و دیگران، بهویژه در محیط کار یا در فضای مجازی، ترسیم میکند. او درددلهای عمیق و خصوصی زندگی مشترکش را به حریم امن رابطه با همسرش محدود میکند و اجازه نمیدهد فرد دیگری این جایگاه را اشغال کند. برای مثال، اگر متوجه شود یک ارتباط کاری در حال خارج شدن از مسیر حرفهای خود است، آگاهانه آن را مدیریت کرده و فاصله لازم را ایجاد میکند. این شفافیت و مرزبندی، به همسرش این پیام قدرتمند را میدهد: “جایگاه تو در قلب و زندگی من امن و بیرقیب است و من فعالانه از این جایگاه محافظت میکنم.”
گام سوم: ساختن یک “ما” قدرتمند؛ از زبان تا عمل
یکی از بارزترین نشانههای یک زوج متعهد، غلبه “ذهنیت ما” بر “ذهنیت من” است. این تغییر نگرش در کلام و رفتار آنها موج میزند. آنها به جای خانه من، ماشین من یا برنامه من، از خانه ما، ماشین ما و برنامه ما استفاده میکنند. این تغییر ساده در کلمات، بازتاب یک تغییر عمیق درونی است؛ اینکه موفقیتها، شکستها، آرزوها و مشکلات، دیگر شخصی نیستند، بلکه مشترکاند.
تعهد در عمل یعنی تصمیمهای بزرگ زندگی را به صورت تیمی گرفتن. آیا قصد تغییر شغل دارید؟ آیا میخواهید یک سرمایهگذاری بزرگ انجام دهید؟ یک فرد متعهد، این مسائل را به عنوان تصمیمات مشترک میبیند و نظر و آرامش همسرش را در مرکز ملاحظات خود قرار میدهد. او به دنبال راهی میگردد که برای “ما” بهترین باشد، حتی اگر برای “من” ایدهآلترین گزینه نباشد.
گام چهارم: تعهد در طوفانها؛ ماندن پای کشتی رابطه
ارزش واقعی تعهد در روزهای آفتابی و آرام مشخص نمیشود، بلکه در میانه طوفانهای زندگی است که عیار آن سنجیده میشود. بیماری، مشکلات مالی، از دست دادن شغل یا بحرانهای خانوادگی، آزمونهای حقیقی تعهد هستند. در این لحظات، تعهد یعنی اینکه به همسرتان بگویید: “من اینجا هستم. ما با هم از این مرحله عبور خواهیم کرد. مشکل تو، مشکل من هم هست.”
این حس حمایت بیقید و شرط، عمیقترین سطح از امنیت را در یک رابطه ایجاد میکند. همسر شما باید بداند که عشق و حضور شما وابسته به شرایط ایدهآل نیست و حتی در آسیبپذیرترین حالتهایش نیز میتواند به شما تکیه کند. این همان تعهدی است که رابطه را از یک شراکت ساده به یک پناهگاه امن تبدیل میکند.
کلام پایانی
تعهد، یک مقصد نیست که به آن برسیم؛ بلکه سوختی است که برای یک سفر طولانی و مشترک به آن نیاز داریم. این سوخت با انتخابهای آگاهانه، با اولویت دادن به “ما”، با سرمایهگذاری روی اهداف مشترک و با ایستادگی در کنار یکدیگر در سختیها تأمین میشود. ساختن یک زندگی مشترک پایدار و رضایتبخش، نیازمند دو انسانی است که هر روز آگاهانه تصمیم میگیرند به یکدیگر متعهد باقی بمانند. به یاد داشته باشید که تعهد، زنجیری برای محدود کردن نیست، بلکه ریشهای است که به درخت رابطه شما اجازه میدهد تا در هر شرایطی رشد کرده و به آسمان برسد.
“داستان تعهد سارا و امین”
سارا، که یک مهندس بااستعداد است، یک پیشنهاد شغلی فوقالعاده در شهری دیگر دریافت میکند. این شغل، موقعیت رویایی او است و میتواند آینده حرفهایاش را متحول کند. اما همسرش، امین، به تازگی کسبوکار کوچکی را در شهر فعلیشان راهاندازی کرده و جابجایی در این مقطع زمانی برای او تقریباً غیرممکن و پرریسک است. امین احساس میکند سارا بدون در نظر گرفتن شرایط او برای این موقعیت اقدام کرده و حالا او را در یک عمل انجامشده قرار داده است. او از یک سو برای موفقیت همسرش خوشحال است، اما از سوی دیگر نگران آینده کسبوکار و زندگی مشترکشان است. رویکردی که بر پایه “تعهد” استوار باشد، در این موقعیت پیچیده چیست؟
رویکرد متعهدانه در اینجا به دنبال پیدا کردن یک “مقصر” یا یک “فداکار” نیست، بلکه به دنبال یافتن یک “راهحل مشترک” است.
اولین جلسه گفتگوی آنها نباید برای این باشد که سارا از رویایش دفاع کند یا امین از مشکلاتش بگوید. هدف باید درک عمیق احساسات و نگرانیهای یکدیگر باشد. امین باید بگوید: “من از اینکه این فرصت برایت پیش آمده بینهایت خوشحالم، اما همزمان نگرانم که این اتفاق چه تأثیری روی زندگی و کسبوکار ‘ما’ میگذارد.” سارا نیز باید احساس امین را به رسمیت بشناسد: “میفهمم که این موقعیت چقدر ناگهانی و نگرانکننده به نظر میرسد و متأسفم اگر حس کردی تنها تصمیم گرفتهام.”
آنها باید صورت مسئله را از نو تعریف کنند “ما یک فرصت عالی برای سارا و یک کسبوکار نوپا برای امین داریم. ‘ما’ چگونه میتوانیم این موقعیت را مدیریت کنیم تا هر دو بال این زندگی مشترک کمترین آسیب را ببینند و در درازمدت رشد کنند؟”
حالا آنها به عنوان یک “تیم” به دنبال گزینههای مختلف میگردند
آیا امکان دورکاری برای سارا، حتی به صورت موقت، وجود دارد؟
آیا رفتوآمد هفتگی برای یک دوره ششماهه امکانپذیر است تا امین بتواند کسبوکارش را ثبات ببخشد؟
آیا فرصتهای مشابهی برای سارا در شهر فعلی وجود دارد که تا کنون بررسی نشده؟
آیا چشمانداز انتقال کسبوکار امین در یک سال آینده به آن شهر جدید واقعبینانه است؟
میخواهم بیشتر بدانم:
تعهد به کیفیت زندگی، مجید احمدی، انتشارات ابوعطا
به سوی تعهد در زندگی زناشویی، دیان رم، مترجم کیومرث دانشگر، انتشارات نسل نواندیش
نقش تعهد و مسئولیتپذیری در رضایت و سازگاری زناشویی، فاطمه مرادی، دومین کنفرانس بینالمللی پژوهشهای کاربردی در علوم انسانی اقتصاد مدیریت و حسابداری، سال ۱۴۰۲