تصور کنید شما و همسرتان هر دو به زبان فارسی صحبت میکنید، اما با دو گویش کاملاً متفاوت؛ یکی با کنایهها و ظرافتهای گویش شیرین شیرازی و دیگری با صراحت و قاطعیت گویش تبریزی. هر دو زیبا و ریشهدار هستند، اما گاهی کلمات، لحنها و اصطلاحاتشان آنقدر با هم فرق دارد که باعث سوءتفاهم میشود. رابطه زوجین جوان نیز گاهی همینطور است. هر دو به زبان عشق سخن میگویند، اما «گویش گفتاری» زن و مرد آنقدر متفاوت است که پیامهایشان در مسیر انتقال، گم میشود یا تغییر معنا میدهد.
این مقاله یک راهنمای ساده برای یادگیری گویش همسرتان است. قرار نیست کسی گویش خود را فراموش کند، بلکه میخواهیم با هم یاد بگیریم که چطور مترجمان خوبی برای دنیای کلامی یکدیگر باشیم و از این تفاوتها، پلی برای صمیمیتی عمیقتر بسازیم.
کلام مستقیم یا اشارههای پنهان؟
این یکی از بنیادیترین تفاوتها در سبک گفتاری زن و مرد است. مردان اغلب تمایل دارند به صورت «مستقیم، صریح و هدفمند» صحبت کنند. اگر چیزی بخواهند، آن را به زبان میآورند. در مقابل، زنان بیشتر به صورت «غیرمستقیم، ظریف و رابطهمحور» ارتباط برقرار میکنند. در گویش زنانه، تنها کلمات مهم نیستند؛ بلکه لحن، زمانبندی و موقعیت نیز در معنای پیام نقش دارند.
به این مثال رایج توجه کنید:
زن (در حالی که احساس سرما میکند): «اینجا یک کم سرد نیست؟»
مرد (که سرما را حس نمیکند): «نه، هوای به این خوبی!»
در اینجا، زن یک «درخواست غیرمستقیم» را مطرح کرده است: «لطفاً پنجره را ببند» اما چون این درخواست را در قالب یک سؤال بیان کرده، مرد آن را به عنوان یک سؤال واقعی درک کرده و فقط به آن پاسخ داده است. نتیجه؟ زن احساس میکند نیازش نادیده گرفته شده و مرد نیز متعجب است که چرا همسرش ناگهان دلخور به نظر میرسد.
از تیتر خبر تا شرح کامل ماجرا
تفاوت کلیدی دیگر در ساختار و حجم کلام است. مردان معمولاً «نتیجهمحور» صحبت میکنند و دوست دارند ابتدا تیتر خبر را بشنوند. زنان اما اغلب «فرآیندمحور» هستند و برایشان، مسیر رسیدن به یک اتفاق و جزئیات آن به اندازه خود نتیجه اهمیت دارد. وقتی زن شروع به تعریف کردن یک ماجرا از ابتدا و با تمام جزئیات میکند، مرد ممکن است بیحوصله شده و بگوید: «خب آخرش چی شد؟!» و اینجا است که زن احساس میکند به او و داستانش بیتوجهی شده است.
۱. جمله اول (احساس): «امروز یه اتفاقی افتاد که خیلی منو کلافه کرد.»
۲. جمله دوم (موضوع): «مربوط به بحثم با همکارم بود.»
۳. جمله سوم (نتیجه): «آخرش هم به نتیجه نرسیدیم.»
بعد از این سه جمله، از همسرتان بپرسید: «دوست داری الان کامل برات تعریف کنم؟» این کار به شنونده یک نقشه کلی میدهد و او را برای شنیدن جزئیات آمادهتر و مشتاقتر میکند.
کلماتی که گفته نمیشوند: زبان بدن و لحن صدا
در گویش مردانه، تمرکز اصلی بر روی محتوای کلام است. اما در گویش زنانه، نحوه بیان کلام (لحن، تماس چشمی، زبان بدن) به اندازه خود کلمات و گاهی حتی بیشتر از آن اهمیت دارد. وقتی زن با هیجان در حال تعریف کردن یک خاطره است، اما مرد همزمان که میگوید: «گوشم با توئه عزیزم»، به صفحه تلویزیون یا تلفن همراهش نگاه میکند، از دید خودش در حال شنیدن است. اما پیامی که به زن منتقل میشود این است: «تو و حرفهایت برای من در اولویت نیستی.» برای یک زن، گوش دادن یک حضور کامل و تمامعیار است.
کلام پایانی: یادگیری گویش عشق یکدیگر
تفاوتهای گفتاری زن و مرد یک مشکل یا نقص نیست؛ بلکه بخشی از تنوع زیبای انسانی است. این تفاوتها مانند دو گویش شیرین از یک زبان مشترک به نام «عشق» هستند. با کمی صبر، کنجکاوی و تمرینهای خلاقانه، شما و همسرتان میتوانید بهترین مترجمان دنیای یکدیگر شوید. به جای آنکه از تفاوتها برنجید، آنها را به فرصتی برای کشف، خنده و درک عمیقتر تبدیل کنید. یادگیری گویش کلامی کسی که دوستش دارید، خود یکی از عاشقانهترین گفتگوها است.
میخواهم بیشتر بدانم:
گفتوگو زن و مرد بدون درک یکدیگر (گفتوشنود زنان و مردان)، دبورا تانن، مترجم ندا شادنظر، انتشارات کتابسرای میردشتی
مرا نمی فهمی (تفاوتهای کلامی میان زن و مرد)، دبورا تانن، مترجم مهدی قراچه داغی، انتشارات دایره
سلسله مقالات ویژگیهای خاص زنان و ویزگیهای خاص مردان در سایت افرایار