زندگی مشترک، سفری است پر از تجربیات مشترک، رشد دوجانبه و گاه، چالشهای اجتنابناپذیر. در این میان، “خودآگاهی” هر یک از زوجین و سپس آگاهی از پویاییهای رابطه، نقشی بنیادین در کیفیت، پایداری و عمق این پیوند ایفا میکند. خودآگاهی به معنای شناخت دقیق و بدون قضاوت از افکار، احساسات، ارزشها، نیازها، نقاط قوت و ضعف، الگوهای رفتاری و محرکهای خود است. زمانی که هر دو نفر در یک رابطه، به این شناخت درونی دست یابند و آن را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، دریچهای به سوی درک عمیقتر، همدلی بیشتر و ارتباطی سالمتر گشوده میشود. هدف این نوشته، ارائه راهکارهایی گام به گام برای پرورش خودآگاهی فردی و مشترک در بستر زندگی زناشویی است.
گام اول: شناخت خود؛ اولین سفر درونی
پیش از آنکه بتوانیم دیگری را به درستی درک کنیم یا در یک رابطه به شکلی سالم مشارکت نماییم، باید خودمان را بشناسیم. این شامل پرسیدن سوالاتی از خود است: ارزشهای اصلی من در زندگی چیست؟ نیازهای عاطفی من کدامند (مانند نیاز به تأیید، محبت، استقلال، امنیت)؟ چه چیزهایی مرا خوشحال، ناراحت، عصبانی یا مضطرب میکند (شناخت محرکها)؟ نقاط قوت و ضعف من در برقراری ارتباط چیست؟ الگوهای رفتاری من در زمان استرس یا تعارض چگونه است؟ برای مثال، فردی که میداند در زمان خستگی، آستانه تحملش پایین میآید و زودرنج میشود، به جای سرزنش همسر، میتواند نیاز خود به استراحت یا سکوت را مطرح کند و از بروز تنش جلوگیری نماید. روشهایی مانند نوشتن روزانه، مراقبه، یا حتی درخواست بازخورد سازنده از افراد معتمد، میتواند در این مسیر کمککننده باشد.
گام دوم: فهمیدن همسر؛ نگاهی فراتر از سطح
خودآگاهی تنها به شناخت خود محدود نمیشود، بلکه شامل تلاش فعال برای درک همسر است. این به معنای گوش دادن فعال به صحبتهای او، توجه به زبان بدن و نشانههای غیرکلامی، و تلاش برای دیدن دنیا از دریچه نگاه او است. همسر شما چه ارزشها و نیازهایی دارد؟ محرکهای او چیست؟ سبک ارتباطی او چگونه است؟ او چگونه عشق و محبت را دریافت و ابراز میکند (زبان عشق او چیست)؟ به عنوان نمونه، مشاهده اینکه همسرتان پس از یک روز کاری سخت، نیاز به سکوت و تنهایی دارد، به جای اینکه این رفتار را به بیتوجهی یا سردی تعبیر کنید، نشان از تلاش برای درک او دارد. این درک، زمینه را برای همدلی و پاسخگویی مناسب به نیازهای او فراهم میکند.
گام سوم: شناخت پویاییهای رابطه؛ “ما” چگونه عمل میکنیم؟
پس از خودآگاهی فردی و تلاش برای درک همسر، گام بعدی، آگاهی از چگونگی تعامل این دو “من” و شکلگیری “ما” در رابطه است. هر رابطهای، الگوهای ارتباطی و تعاملی خاص خود را دارد، چه مثبت و چه منفی. الگوهای تکرارشونده در مشاجرات شما چیست؟ چگونه با یکدیگر تصمیمگیری میکنید؟ چگونه عشق و حمایت خود را به هم نشان میدهید؟ چه رفتارهایی باعث نزدیکی و چه رفتارهایی باعث دوری شما از هم میشود؟ برای مثال، یکی از زوجین در زمان بروز اختلاف، تمایل به صحبت فوری و حل مسئله دارد (دنبالکننده)، در حالی که دیگری نیاز به زمان و فضای بیشتری برای پردازش احساساتش دارد (فاصلهگیرنده). شناخت این الگو، به جای مقصر دانستن یکدیگر، اولین قدم برای تغییر آن در جهت سازندهتر است.
گام چهارم: به اشتراکگذاری آگاهانه؛ هنر گفتگو درباره خود و رابطه
خودآگاهی زمانی به رشد رابطه کمک میکند که به شکلی سازنده و محترمانه با همسر به اشتراک گذاشته شود. این شامل بیان نیازها، احساسات و دیدگاههای خود و بدون سرزنش طرف مقابل است. همچنین، به معنای آمادگی برای شنیدن بازخوردهای همسر در مورد رفتارها و تأثیرات ما بر او است. برای مثال، به جای اینکه بگویید “تو همیشه انتقاد میکنی و باعث میشوی من احساس بدی داشته باشم”، میتوانید بگویید: “من متوجه شدهام که وقتی در مورد کارم نظر میدهی، گاهی احساس میکنم مورد قضاوت قرار گرفتهام و این باعث ناراحتیام میشود. دوست دارم بیشتر در مورد احساساتم در این مواقع با تو صحبت کنم.” این نوع گفتگو، فضایی برای آسیبپذیری و درک عمیقتر ایجاد میکند.
گام پنجم: تعهد به رشد مداوم؛ خودآگاهی به مثابه یک سفر مشترک
خودآگاهی یک مقصد نیست، بلکه یک سفر و فرآیندی مداوم است. زوجینی که به رشد خود و رابطهشان متعهد هستند، به طور منظم زمانی را برای بازبینی فردی و مشترک، گفتگو درباره تغییرات و چالشها، و حمایت از یکدیگر در مسیر خودشناسی اختصاص میدهند. این به معنای پذیرش این است که هر دو نفر در حال تغییر و تحول هستند و رابطه نیز باید متناسب با این تغییرات، انعطافپذیر باشد. برای نمونه، اگر یکی از زوجین در تلاش است تا مهارت کنترل خشم خود را بهبود بخشد، همسرش با صبر و درک، این تلاش را میبیند و به جای یادآوری اشتباهات گذشته، پیشرفتهای او را تشویق میکند.
کلام پایانی
خودآگاهی، چراغی است که مسیر پر پیچ و خم زندگی مشترک را روشن میکند. این شناخت درونی به ما کمک میکند تا با اصالت بیشتری در رابطه حضور داشته باشیم، نیازهای خود و همسرمان را بهتر درک کنیم، الگوهای مخرب را شناسایی و تغییر دهیم، و در نهایت، پیوندی عمیقتر، معنادارتر و رضایتبخشتر با شریک زندگی خود بسازیم. این سفر نیازمند شجاعت، صداقت با خود و تعهد به رشد است، اما پاداش آن، رابطهای است که آینه بهترینِ “ما” خواهد بود.
“سناریو شبهای سکوت”
لیلا و سامان چند سالی است که ازدواج کردهاند. اخیراً لیلا احساس میکند که سامان پس از بازگشت از محل کار، بیشتر وقت خود را با تلفن همراه یا تماشای تلویزیون میگذراند و کمتر با او صحبت میکند. لیلا از این وضعیت ناراحت است و احساس میکند نادیده گرفته میشود. او معمولاً با کنایه یا گلهگزاری ناراحتی خود را ابراز میکند که اغلب منجر به بحث و دلخوری بیشتر میشود. سامان نیز احساس میکند که پس از یک روز کاری سخت، نیاز به استراحت و فضای شخصی دارد و گلههای لیلا او را خستهتر میکند.
میخواهم بیشتر بدانم:
تکههایی از یک کل منسجم، پونه مقیمی، انتشارات بینش نو
هنر عشق ورزیدن، اریک فروم، مترجم سعدالله علیزاده، انتشارات جامی
پیوند دوباره با جوهره خویشتن، کریستین نایب، مترجم الهام موسویان، انتشارات بینش نو