آیا تا به حال برایتان پیش آمده که همسرتان از موضوعی ناراحت باشد، اما هرچه تلاش میکنید تا «مشکل را حل کنید»، اوضاع بدتر میشود؟ یا شاید از اینکه او جزئیات تمام اتفاقات روز را برایتان تعریف میکند، در حالی که شما فقط دنبال خلاصهی ماجرا هستید، کلافه شده باشید. دنیای مردان و زنان مانند دو سیستم عامل متفاوت است؛ هر دو کارآمد و قدرتمند، اما با زبان برنامهنویسی و منطق اجرایی متفاوت. بسیاری از اختلافات و سوءتفاهمها در زندگی مشترک، نه از سر بدخواهی، که از عدم درک این تفاوتهای بنیادین ناشی میشود. در این مقاله برای رمزگشایی از این دنیای به ظاهر پیچیده، سه کلید اصلی را به شما میدهیم تا بفهمید چرا همسرتان آنگونه که هست، فکر، احساس و رفتار میکند.
۱. گفتگو برای «اتصال»، نه فقط برای «حل مسئله»
برای اکثر مردان، گفتگو یک ابزار است؛ ابزاری برای انتقال اطلاعات، تحلیل شرایط و رسیدن به یک راهحل. وقتی مشکلی وجود دارد، ما حرف میزنیم تا آن را حل کنیم. اما برای بسیاری از زنان، خودِ «گفتگو» هدف است. صحبت کردن، به خصوص در مورد جزئیات روزمره و احساسات، راهی برای ایجاد «صمیمیت» و اتصال عاطفی است. وقتی همسر شما پس از یک روز سخت، شروع به تعریف کردن اتفاقی که در محل کارش افتاده میکند، به احتمال زیاد به دنبال راهحلهای مدیریتی شما نیست؛ او به دنبال همدلی شما است. او میخواهد حس کند که شما در دنیای او حضور دارید و احساساتش برایتان مهم است. پاسخهایی مانند «خب باید این کار را میکردی» یا «سخت نگیر»، این پیام را به او میدهد که احساساتش نادیده گرفته شده است.
۲. احساسات مانند موج دریا، نه یک شیر آب
مردان اغلب یاد گرفتهاند که احساسات خود را کنترل و مدیریت کنند. ما هیجانات را مانند یک شیر آب میبینیم که میتوان آن را باز و بسته کرد. اما برای زنان، احساسات بیشتر شبیه به امواج دریا است؛ میآید، به اوج میرسد و سپس فروکش میکند. تلاش برای متوقف کردن این موج با منطق، مانند ساختن یک سد شنی در مقابل سونامی است. وقتی همسر شما ناراحت، مضطرب یا دلخور است، به او فضا بدهید تا این موج را طی کند. او نیاز دارد که احساساتش «دیده» و «پذیرفته» شود، نه اینکه قضاوت یا تحلیل گردد. جمله مخرب «این موضوع که اینقدر ناراحتی نداره!»، مانند بنزین روی آتش عمل میکند، چون به او این حس را میدهد که حقِ داشتنِ احساساتش را نیز از او میگیرید.
۳. نیاز به «امنیت عاطفی» و دیده شدن در جزئیات
شاید شما بهترین امکانات مالی را فراهم کنید و سخت کار کنید تا خانواده در رفاه باشد. این تلاشها بسیار ارزشمند است، اما نیاز زنان به امنیت، فراتر از مسائل مالی است. آنها به «امنیت عاطفی» نیاز دارند؛ یعنی این اطمینان که در دنیای شما، اولویت اول هستند و به یادشان هستید. این امنیت در «جزئیات» ساخته میشود. به یاد داشتن یک تاریخ مهم، پرسیدن حال یکی از اعضای خانوادهاش که میدانید نگرانش است، یا اشاره به نکتهای که او دو روز پیش در موردش صحبت کرده بود، برای او به مراتب از یک هدیه گرانقیمتِ بیمقدمه، ارزشمندتر است. این جزئیات به او میگوید: «تو در فکر من هستی، حتی وقتی کنارم نیستی.»
کلام پایانی
درک این سه کلید اساسی، اینکه گفتگو برای اتصال است، احساسات مانند موج عمل میکنند و امنیت عاطفی در جزئیات ساخته میشود؛ اولین قدم برای باز کردن قفل دنیای پیچیده و زیبای زنان است. اینها ضعف نیستند، بلکه ویژگیهای متفاوتی هستند که شناخت آنها به شما قدرت میدهد تا به جای جنگیدن با تفاوتها، از آنها برای ساختن یک رابطه عمیقتر و محکمتر استفاده کنید.
میخواهم بیشتر بدانم:
روان شناسی زنان، کارن هورنای، مترجم سهیل سمی، انتشارات ققنوس