نام کاربر

مدیریت زندگی مشترک

مدیریت زندگی مشترک و مدیریت داخل خانه با کیست؟

آقای رسولی مردی میانسال که سابقه چندین سال زندگی مشترک دارد و دارای دو فرزند است، با حالتی متفکرانه و کمی سردرگم می‌پرسد: آقای دکتر، من و همسرم هر دو در خانواده‌هایی بزرگ شده‌ایم که به اصول و ارزش‌هایی پایبند بوده‌اند. همیشه در ذهن ما این‌طور جا افتاده بود که مرد مسئولیت کلی زندگی و تصمیم‌گیری‌های کلان را بر عهده دارد و زن بیشتر به امور داخلی خانه و تربیت فرزندان می‌پردازد. اما در زندگی واقعی، به‌خصوص با توجه به این‌که همسرم هم تحصیل‌کرده و شاغل است، گاهی در مورد این‌که چه کسی باید حرف آخر را بزند یا مسئولیت نهایی یک تصمیم با کیست، دچار اختلاف نظر می‌شویم. مثلاً در مورد مسائل مالی خانواده، خرید خانه، یا حتی گاهی در مورد روش تربیت بچه‌ها. هر دوی ما خیر و صلاح خانواده را می‌خواهیم، اما گاهی این تصور که “مدیریت کلی با مرد است” باعث می‌شود من انتظار داشته باشم همسرم نظر من را بپذیرد و از طرفی همسرم هم با توجه به مشارکت فعالش در همه امور، انتظار دارد نظر او هم به همان اندازه تعیین‌کننده باشد. این موضوع گاهی باعث دلخوری و احساس عدم درک متقابل می‌شود. واقعاً در فرهنگ ما و با توجه به آموزه‌های دینی، مدیریت کلیت زندگی مشترک دقیقاً به عهده کیست؟ آیا این به معنای نادیده گرفتن نقش و نظر طرف مقابل است؟ چطور می‌توانیم به یک تعادل و هماهنگی در این زمینه برسیم که هم آرامش داشته باشیم و هم احساس کنیم هر دو در زندگی‌مان نقش موثری داریم؟

مشاور می‌گوید: آقای رسولی عزیز، سوال شما یکی از سوالات بسیار مهم و رایج در میان زوجین، به‌خصوص در جامعه ما است که در حال گذار از الگوهای سنتی به الگوهای مدرن‌تر زندگی هستیم، در حالی که هم‌چنان به ارزش‌های فرهنگی و دینی خود پایبندیم. درک صحیح از مفهوم “مدیریت زندگی مشترک” در چارچوب فرهنگ ایرانی و آموزه‌های اسلامی، می‌تواند بسیاری از این چالش‌ها و سوءتفاهم‌ها را برطرف کند.

باورهای رایج و واقعیت‌ها

اغلب این تصور وجود دارد که در فرهنگ ما، مدیریت مطلق و بی‌چون و چرای زندگی با مرد است و زن باید کاملاً تابع نظرات او باشد. این برداشت، برداشتی ناقص و گاهی نادرست از مفاهیمی چون “قوامیت مرد” در قرآن کریم است.

تحلیل روان‌شناختی و فرهنگی موضوع

“مفهوم قوامیت مرد”: در آموزه‌های اسلامی، به مسئولیت و سرپرستی مرد در خانواده اشاره شده‌است (الرجال قوامون علی النساء). این قوامیت به معنای مدیریت کلان، تامین معاش و امنیت خانواده و مسئولیت‌پذیری بیشتر مرد در برابر چالش‌های بیرونی است. این امر به دلیل ویژگی‌های ساختاری و توانمندی‌های معمولاً غالب‌تر مردان در برخی جنبه‌ها و هم‌چنین تکلیف شرعی تامین نفقه بر عهده مرد است.
“نقش محوری زن در تدبیر منزل”: از سوی دیگر، در همین فرهنگ و آموزه‌ها، به نقش بسیار کلیدی زن در مدیریت داخلی خانه، تربیت فرزندان، ایجاد آرامش و مودت در خانواده و حفظ اموال همسر تاکید فراوان شده است. این تدبیر منزل توسط زن، یک مدیریت بسیار مهم و تاثیرگذار است.
“اصل مشورت و همکاری”: نکته بسیار مهمی که گاهی نادیده گرفته می‌شود، تاکید اسلام بر اصل شورا و مشورت در امور، از جمله در خانواده است. مدیریت در اسلام به معنای استبداد رای نیست، بلکه همراه با مشورت، همدلی و در نظر گرفتن خیر و صلاح جمعی است. پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) همواره بر خوش‌رفتاری با زنان و احترام به نظر آنان تاکید داشته‌اند.

پس مدیریت کلیت زندگی با کیست؟

با توجه به آن‌چه گفته شد، به جای این‌که به دنبال یک “رئیس” مطلق و یک “مرئوس” صرف در خانواده باشیم، بهتر است مدیریت زندگی مشترک را یک مسئولیت مشترک با تقسیم وظایف و نقش‌های مکمل ببینیم:
مدیریت کلان و مسئولیت نهایی (قوامیت مرد): در مسائل کلان، تصمیم‌گیری‌های اساسی که بار مالی و مسئولیت حقوقی و اجتماعی بیشتری دارند (مانند تامین معاش، مسائل امنیتی، تصمیمات عمده مالی و سرمایه‌گذاری)، مسئولیت نهایی و پاسخگویی بیشتر با مرد است. این به معنای نادیده گرفتن نظر زن نیست، بلکه پس از مشورت و هم‌فکری، مرد به عنوان مسئول نهایی، تصمیم مقتضی را با در نظر گرفتن جمیع جهات اتخاذ می‌کند.
مدیریت داخلی و تربیتی (تدبیر زن): در امور مربوط به داخل خانه، تربیت فرزندان، ایجاد فضای عاطفی و آرامش‌بخش، مدیریت هزینه‌های جاری منزل و حفظ و نگهداری از دستاوردهای خانواده، زن نقش محوری و مدیریتی برجسته‌ای دارد. در این حوزه‌ها، نظر و سلیقه زن اولویت دارد، البته با هماهنگی و مشورت همسر.
حوزه‌های مشترک و تصمیم‌گیری مشارکتی: بسیاری از مسائل زندگی، مانند برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت، تفریحات، ارتباطات خانوادگی، و حتی بسیاری از جنبه‌های تربیت فرزندان و مسائل مالی، نیازمند تصمیم‌گیری مشترک و مشارکتی است. در این موارد، هیچ‌یک بر دیگری ارجحیت مطلق ندارد و رسیدن به یک توافق دوجانبه بر اساس گفتگو و درک متقابل، بهترین راهکار است.

راهکارهای عملی برای رسیدن به تعادل و هماهنگی

۱. گفتگوی شفاف و مستمر: در مورد انتظارات خود از نقش‌ها و مسئولیت‌ها با یکدیگر به طور شفاف صحبت کنید. سوءتفاهم‌ها اغلب از عدم بیان انتظارات و پیش‌فرض‌های ذهنی ناشی می‌شوند.
۲. احترام متقابل به حوزه‌های تخصصی یکدیگر: همان‌طور که مرد انتظار دارد در مسائل مربوط به شغل و درآمدش، نظر او مورد توجه قرار گیرد، زن نیز حق دارد در مدیریت داخلی خانه و تربیت فرزندان، نظراتش محترم شمرده شود.
۳. هنر مشورت و تصمیم‌گیری مشترک: یاد بگیرید که چگونه با هم مشورت کنید. هدف از مشورت، قانع کردن طرف مقابل به نظر خود نیست، بلکه رسیدن به بهترین تصمیم برای خانواده از طریق بررسی نظرات مختلف است.
مثال: در مورد خرید خانه، آقا می‌تواند گزینه‌های مختلف را با توجه به بودجه و مسائل فنی بررسی کند و خانم می‌تواند نظرات خود را در مورد محله، دسترسی‌ها و فضای داخلی خانه بیان کند. تصمیم نهایی با در نظر گرفتن مجموع این نظرات و با توافق دو طرف (و در نهایت با مسئولیت‌پذیری بیشتر مرد در جنبه مالی و حقوقی) اتخاذ می‌شود.
۴. انعطاف‌پذیری: زندگی پر از تغییرات است. الگوهای مدیریتی و تقسیم وظایف نیز باید با توجه به شرایط جدید (مانند تولد فرزند، تغییر شغل، بیماری و…) انعطاف‌پذیر باشند.
۵. ارجاع به ارزش‌های مشترک: در مواقع اختلاف نظر شدید، به ارزش‌های دینی و فرهنگی مشترک خود رجوع کنید. مفاهیمی چون مودت، رحمت، ایثار و گذشت می‌تواند راهگشا باشد.
۶. تقدیر از تلاش‌های یکدیگر: هر یک از زوجین باید تلاش‌ها و مسئولیت‌پذیری طرف مقابل را در حوزه‌های مختلف ببیند و قدردانی کند. این قدردانی، انگیزه برای ادامه همکاری و همدلی را افزایش می‌دهد.

چه زمانی به متخصص مراجعه کنیم؟

اگر با وجود تلاش‌ها، هم‌چنان در مورد تقسیم نقش‌ها و مدیریت زندگی دچار تعارضات جدی و مکرر هستید، احساس می‌کنید یکی از طرفین به طور مداوم سلطه‌گری می‌کند یا نادیده گرفته می‌شود، و این مسائل باعث سردی و نارضایتی در رابطه شده است، مراجعه به یک مشاور خانواده متخصص در حوزه زوج‌درمانی که با مبانی فرهنگی و دینی نیز آشنایی دارد، می‌تواند بسیار مفید باشد.

کلام پایانی

در فرهنگ ایرانی و آموزه‌های اسلامی، مدیریت زندگی مشترک یک مسئولیت دوطرفه و مبتنی بر همکاری، مشورت و نقش‌های مکمل زن و مرد است. “قوامیت مرد” به معنای مدیریت کلان و مسئولیت‌پذیری بیشتر او است، و “تدبیر منزل زن”، نشان‌دهنده نقش محوری او در ایجاد آرامش و ساماندهی امور داخلی خانواده است؛ هیچ‌کدام نافی اهمیت و لزوم مشارکت و احترام به نظر دیگری نیست.

دیدگاهتان را بنویسید