بیادبی فرزندان، از کلام نامناسب گرفته تا رفتارهای پرخاشگرانه یا بیتوجهی به خواستههای والدین، یکی از چالشهای رایج و در عین حال نگرانکنندهای است که بسیاری از زوجین در مسیر تربیت فرزند با آن روبرو میشوند. این رفتارها نه تنها آرامش لحظهای خانه را برهم میزند، بلکه اگر به درستی مدیریت نشود، میتواند بر کیفیت رابطه والدین با فرزند، ارتباط خود زوجین با یکدیگر و حتی آینده اجتماعی کودک تاثیر بگذارد. گاه والدین در مواجهه با این رفتارها دچار سردرگمی، خشم یا اختلاف نظر میشوند که خود این مسئله میتواند مشکل را پیچیدهتر کند. هدف این مقاله، ارائه راهکارهای عملی و هماهنگ برای زوجین است تا بتوانند با آگاهی و مهارت بیشتری با بیادبی فرزند خود مواجه شده و این چالش را به فرصتی برای آموزش و رشد تبدیل کنند.
گام اول: حفظ آرامش و ایجاد جبهه واحد و هماهنگ بین والدین
نخستین و شاید حیاتیترین گام، حفظ آرامش و ایجاد یک جبهه واحد و هماهنگ بین والدین است. وقتی فرزند رفتار نامناسبی از خود نشان میدهد، واکنش هیجانی، فریاد زدن یا تهدید کردن از سوی والدین، نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه ممکن است به تشدید رفتار نامطلوب یا ایجاد ترس و اضطراب در کودک منجر شود. بسیار مهم است که هر دو والد، پیش از وقوع چنین موقعیتهایی، در مورد رویکرد تربیتی خود با یکدیگر گفتگو کرده و به یک توافق کلی دست یابند. برای مثال، اگر در مقابل یک حرف نامناسب فرزند، یکی از والدین به شدت عصبانی شود و دیگری بیتفاوت باشد یا حتی لبخندی بزند، فرزند دچار سردرگمی شده و پیام روشنی در مورد نادرستی رفتارش دریافت نمیکند. سعی کنید قبل از هر واکنشی، چند نفس عمیق بکشید و به خودتان یادآوری کنید که هدف، آموزش است نه صرفاً تخلیه خشم.
گام دوم: درک علت زمینهای بیادبی فرزند
پس از حفظ آرامش، تلاش برای درک علت زمینهای بیادبی فرزند بسیار کمککننده است. آیا رفتار او ناشی از خستگی، گرسنگی، بیماری، یا ناتوانی در بیان صحیح احساسات و نیازهایش است؟ گاهی کودکان، بهخصوص در سنین پایینتر، نمیدانند چگونه ناراحتی، ناامیدی یا نیاز خود را به شکل مناسبی ابراز کنند و به رفتارهای نامطلوب روی میآورند. برای نمونه، کودکی که در یک مهمانی طولانی خسته و کلافه شده، ممکن است با پرخاشگری به درخواست شما پاسخ دهد. در چنین شرایطی، درک موقعیت و پاسخ همدلانه (“میبینم که خیلی خسته شدی و دوست داری زودتر به خانه برویم”) همراه با یادآوری رفتار مناسب، موثرتر از سرزنش مستقیم است. گاهی نیز بیادبی میتواند تلاشی برای جلب توجه یا تقلید از رفتاری باشد که در جای دیگری (مثلاً در رسانهها یا از همسالان) مشاهده کرده است.
گام سوم: تعیین مرزهای روشن و پیامدهای منطقی
گام بعدی، تعیین مرزهای روشن، قابل فهم و متناسب با سن کودک، و مشخص کردن پیامدهای طبیعی و منطقی برای عبور از این مرزها است. فرزند باید به وضوح بداند که چه رفتارهایی (مثلاً استفاده از کلمات زشت، داد زدن، بیاحترامی به بزرگترها) در خانواده شما غیرقابل قبول است. این قوانین باید ساده، شفاف و توسط هر دو والد به طور یکسان اجرا شوند. پیامدها نیز باید متناسب با رفتار و تا حد امکان مرتبط با آن باشند. برای مثال، اگر فرزندتان هنگام درخواست چیزی با لحن نامناسب و بیادبانه صحبت میکند، میتوانید بگویید: “وقتی با این لحن صحبت میکنی، من نمیتوانم متوجه منظورت بشوم و به درخواستت رسیدگی کنم. لطفاً آرام و محترمانه بگو چه میخواهی.” اگر رفتار ادامه پیدا کرد، یک پیامد منطقی میتواند نادیده گرفتن موقت درخواست تا زمان بیان صحیح آن، یا محرومیت کوتاه مدت از یک امتیاز مورد علاقه (مانند تماشای تلویزیون برای ده دقیقه) باشد، البته همراه با توضیح دلیل آن.
گام چهارم: آموزش فعالانه رفتار جایگزین و مهارتهای اجتماعی
در کنار تعیین مرزها، آموزش فعالانه رفتار جایگزین و مهارتهای اجتماعی مناسب ضروری است. صرفاً گفتن “این کار را نکن” کافی نیست؛ باید به فرزندتان بیاموزید که “به جای آن، چه کاری انجام دهد.” به او کمک کنید تا احساسات خود (خشم، ناراحتی، ترس) را بشناسد و راههای قابل قبولی برای بیان آنها پیدا کند. برای نمونه، به جای اینکه وقتی عصبانی است وسایلش را پرت کند، به او یاد بدهید که بگوید “من الان خیلی عصبانی هستم” و سپس با هم راهی برای آرام شدن او پیدا کنید، مثل نقاشی کشیدن، صحبت کردن یا چند دقیقه تنها بودن در یک فضای امن. استفاده از کتابهای داستان، بازیهای نقشآفرینی و گفتگو در مورد موقعیتهای مختلف میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
گام پنجم: الگوی رفتاری مناسب والدین
فراموش نکنید که شما به عنوان والدین، مهمترین الگوی رفتاری برای فرزندتان هستید. کودکان بیش از آنچه میشنوند، از آنچه میبینند و تجربه میکنند، میآموزند. نحوه صحبت کردن شما با یکدیگر به عنوان زوج، با فرزندتان، با سایر اعضای خانواده و حتی با افراد غریبه، مستقیماً بر شکلگیری الگوهای رفتاری او تأثیر میگذارد. اگر شما در هنگام اختلاف نظر با همسرتان با احترام و آرامش گفتگو کنید، فرزندتان نیز میآموزد که میتوان بدون پرخاشگری و بیاحترامی مشکلات را حل کرد.
گام ششم: تقویت رفتارهای مثبت و توجه به آنها
همچنین، تقویت رفتارهای مثبت و توجه به موقعیتهایی که فرزندتان رفتار محترمانهای از خود نشان میدهد، بسیار اثربخش است. وقتی او به خوبی درخواستش را مطرح میکند، از دیگران تشکر میکند، یا در یک موقعیت دشوار خویشتنداری نشان میدهد، با تشویق کلامی (“آفرین پسرم/دخترم که اینقدر قشنگ صحبت کردی” یا “خیلی خوشحالم که دیدم چقدر با حوصله منتظر نوبتت ماندی”) و توجه مثبت، این رفتارها را در او تقویت کنید. این کار به او نشان میدهد که رفتار خوبش دیده شده و ارزشمند است.
گام هفتم: قاطعیت همراه با مهربانی و همدلی
و در نهایت، اصل مهم دیگر، قاطعیت همراه با مهربانی و همدلی است. برخورد شما با بیادبی فرزند باید قاطع و بدون اغماض باشد، اما این قاطعیت هرگز نباید با خشونت، تحقیر، سرزنشهای طولانی یا برچسب زدن (“تو همیشه بیادبی”) همراه شود. به فرزندتان اطمینان دهید که عشق شما به او بی قید و شرط است، اما رفتار نامناسبش را نمیپذیرید. جملهای مانند “من تو را خیلی دوست دارم، اما این رفتارت (مثلاً داد زدن) را دوست ندارم و قابل قبول نیست” میتواند این پیام را به خوبی منتقل کند.
کلام پایانی
مواجهه با بیادبی فرزند، بخشی جداییناپذیر از فرآیند پیچیده و پاداشبخش فرزندپروری است. این چالشها، اگر با آگاهی، هماهنگی، صبر و مهربانی مدیریت شوند، میتوانند به فرصتهایی طلایی برای آموزش ارزشهای مهمی چون احترام، مسئولیتپذیری و مهارت حل مسئله به فرزندان تبدیل شوند. به یاد داشته باشید که ثبات قدم و تداوم در اجرای اصول تربیتی، و مهمتر از همه، حفظ یک رابطه گرم و صمیمانه با فرزندتان، کلید موفقیت در این مسیر است. اگر احساس میکنید با وجود تمام تلاشها، در مدیریت این رفتارها با چالشهای جدی مواجه هستید یا این مسئله باعث ایجاد تنشهای زیادی در روابط زناشویی شما شده است، دریغ نکنید که از راهنمایی یک مشاور کودک یا خانواده متخصص بهره بگیرید. آنها میتوانند با ارائه راهکارهای متناسب با شرایط خاص خانواده شما، یاریگرتان باشند.
“جبهه واحد تربیتی”
۱. زمانی را انتخاب کنید که هر دوی شما آرام هستید، فرصت کافی دارید (مثلاً یک ساعت) و هیچ عامل مزاحمی مانند تلفن یا حضور فرزندان وجود ندارد. این زمان میتواند پس از خوابیدن فرزندان یا در یک آخر هفته آرام باشد.
۲. با همفکری یکدیگر، دو یا سه رفتار بیادبانه یا نامناسب مشخص که اخیراً بیشتر از فرزندتان مشاهده کردهاید و برایتان چالشبرانگیز بوده است را یادداشت کنید. سعی کنید در انتخاب این رفتارها به توافق برسید.
۳. برای هر یک از رفتارهای شناساییشده، با هم گفتگو کنید و به یک جمله یا واکنش کلامی کوتاه، آرام، قاطع و یکسان که هر دوی شما در لحظه مشاهده آن رفتار به کار خواهید برد، توافق کنید. این واکنش باید به فرزندتان به روشنی یادآوری کند که رفتارش نامناسب است، بدون اینکه سرزنشآمیز یا تحقیرکننده باشد.
۴. در صورتی که پس از تذکر اولیه، رفتار نامناسب ادامه پیدا کرد یا تکرار شد، یک پیامد منطقی، متناسب با سن فرزند و تا حد امکان مرتبط با رفتار را با هم تعیین کنید. بسیار حیاتی است که هر دوی شما بر سر این پیامد و نحوه اجرای یکسان آن توافق کامل داشته باشید. پیامد باید بلافاصله و با آرامش اجرا شود.
۵. برای هر رفتار نامناسب، به روشنی مشخص کنید که انتظار دارید فرزندتان به جای آن چه رفتاری از خود نشان دهد. این رفتار مطلوب را به روشنی برای خودتان تعریف کنید تا بتوانید آن را در زمان مناسب و به دور از تنش، به فرزندتان نیز آموزش دهید.
۶. در پایان، یک بار دیگر توافقات خود را مرور کنید. هر دو به یکدیگر تعهد دهید که در مواجهه با این رفتارها، طبق توافقات انجام شده عمل خواهید کرد، از واکنشهای هیجانی و فردی پرهیز میکنید و از یکدیگر در اجرای این رویکرد حمایت میکنید، حتی اگر یکی از شما در لحظه حضور نداشته باشد.
میخواهم بیشتر بدانم:
چه بی ادب!، کلر هلن ولش، مترجم سمیه حیدری، انتشارات مهرسا
چگونه بچه های بی تربیت را تربیت کنی؟، طاهره ایبد، انتشارات پرتقال
چگونه بی ادب نباشیم!، ووپی گلدبرگ، مترجم امیرحسین میرزائیان، انتشارات نردبان