نام کاربر

ویژگی‌های مشترک زن و مرد ۱

آینه‌های روبرو؛ بیایید دنیای شگفت‌انگیز اشتراكات زن و مرد را کشف کنیم

ما اهل یک سیاره هستیم! سال‌ها است که کتاب‌ها، فیلم‌ها و حتی گفتگوهای روزمره، زن و مرد را به موجوداتی از دو سیاره‌ی متفاوت تشبیه می‌کنند. این نگاه، اگرچه گاهی جذاب و طنزآمیز است، اما ناخواسته دیواری بلند بین دو جنس ساخته و ما را به تمرکز بر تفاوت‌ها عادت داده‌است. در آستانه ازدواج یا در سال‌های زندگی مشترک، بسیاری از ما چنان درگیر این تفاوت‌ها می‌شویم که فراموش می‌کنیم چقدر شبیه هم هستیم. این مقاله قرار نیست بگوید زن و مرد هیچ تفاوتی ندارند؛ بلکه می‌خواهد شما را به یک سفر دعوت کند. سفری برای کشف سرزمین پهناور اشتراکاتمان؛ جایی که نیازها، ترس‌ها، آرزوها و احساسات عمیق انسانی، فارغ از جنسیت، ما را به هم پیوند می‌دهد. درک این اشتراکات، سنگ بنای یک رابطه‌ی عمیق و پایدار است؛ رابطه‌ای که در آن، دو نفر نه در مقابل هم، که در کنار هم می‌ایستند.

۱. چرا این‌قدر روی تفاوت‌ها تمرکز می‌کنیم؟

ذهن انسان به طور طبیعی تمایل دارد تا اطلاعات را دسته‌بندی کند. «مردانه» و «زنانه» دو برچسب ساده و در دسترس برای این دسته‌بندی هستند. از کودکی به ما یاد داده‌اند که پسرها نباید گریه کنند و دخترها باید لطیف باشند. این کلیشه‌های اجتماعی، مانند عینکی رنگی، نگاه ما را به رفتارها و احساسات شکل می‌دهند. وقتی مردی از مشکلاتش حرف نمی‌زند، می‌گوییم «مرد است دیگر، درون‌گرا است» و وقتی زنی به توجه بیشتری نیاز دارد، می‌گوییم «زن است دیگر، احساساتی است».
این برچسب‌ها، اگرچه فهم اولیه را آسان می‌کنند، اما ما را از دیدن حقیقت بزرگ‌تر باز می‌دارند: هر دوی آن‌ها انسان هستند و نیاز به درک شدن دارند. تمرکز بیش از حد بر تفاوت‌ها، باعث می‌شود به جای تلاش برای فهمیدن دنیای درونی شریک زندگی‌مان، رفتار او را به قالب‌های جنسیتی فرو ببریم. این کار، ساده‌ترین راه است، اما مخرب‌ترین آن برای صمیمیت است. بسیاری از اختلافات در زندگی مشترک، نه از تفاوت‌های واقعی، که از سوءتفاهم‌های ناشی از این کلیشه‌ها نشأت می‌گیرد.

۲. نیازهای بنیادین، ستون‌های مشترک وجود ما

در اعماق وجود هر انسانی، صرف‌نظر از جنسیت، مجموعه‌ای از نیازهای اساسی وجود دارد که محرک اصلی رفتارها و احساسات ما هستند. این نیازها، قدرتمندترین نقاط اشتراک ما هستند:
۱. نیاز به امنیت و آرامش: هم زن و هم مرد، به دنبال یک لنگرگاه امن در زندگی هستند. جایی که بتوانند خودِ واقعی‌شان باشند، بدون ترس از قضاوت یا رها شدن. این امنیت فقط مالی نیست، بلکه عاطفی است. مردی که از چالش‌های کاری‌اش می‌ترسد و زنی که نگران آینده فرزندانش است، هر دو در حال تجربه یک نیاز مشترک هستند؛ نیاز به آرامش و اطمینان.
۲. نیاز به عشق و تعلق: همه ما می‌خواهیم دوست داشته شویم و به گروهی تعلق داشته باشیم. برای یک زوج، این گروه، همان رابطه دونفره‌شان است. احساس این‌که «من برای تو مهم هستم» و «ما یک تیم هستیم»، یک نیاز عمیق و مشترک است.
۳. نیاز به احترام و ارزشمندی: هیچ‌کس دوست ندارد نادیده گرفته شود. چه مردی که دوست دارد همسرش به نظرات او در تصمیم‌گیری‌های بزرگ اهمیت دهد و چه زنی که انتظار دارد تلاش‌هایش برای مدیریت خانه دیده و قدردانی شود، هر دو به دنبال یک چیز هستند؛ احساس ارزشمندی.
۴. نیاز به رشد و خودشکوفایی: هم زن و هم مرد، آرزوهایی فراتر از روزمرگی دارند. یکی دوست دارد در کارش پیشرفت کند، دیگری می‌خواهد یک هنر جدید بیاموزد. حمایت از اهداف و رویاهای یکدیگر، پاسخ به این نیاز مشترک برای رشد است.

۳. سرزمین مشترک احساسات، فراتر از کلیشه‌ها

یکی از بزرگ‌ترین کلیشه‌های جنسیتی این است: «زنان احساساتی و مردان منطقی هستند.» این گزاره به شدت گمراه‌کننده است. حقیقت این است که زن و مرد هر دو دارای طیف کاملی از احساسات هستند: شادی، غم، خشم، ترس، شگفتی. تفاوت اصلی نه در خودِ احساسات، بلکه در «اجازه بروز دادن» آن‌ها است که جامعه به دو جنس می‌دهد.
مردی که بعد از یک شکست کاری، به جای گریه کردن، سکوت می‌کند و به غار تنهایی خود پناه می‌برد، بی‌احساس نیست؛ او فقط یاد گرفته که غم و ضعف خود را به این شکل مدیریت کند. زنی که از یک بی‌توجهی کوچک به شدت ناراحت می‌شود، لزوماً موجودی ضعیف و شکننده نیست؛ او شاید نیاز عمیق‌تری به دیده شدن دارد که در آن لحظه پاسخ داده نشده است. درک این‌که پشت رفتارهای متفاوت، اغلب احساسات و نیازهای مشابهی نهفته است، کلید طلایی ارتباط مؤثر است. هر دو جنس، وقتی مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرند، خشمگین می‌شوند. هر دو، وقتی به آرزوهایشان می‌رسند، شاد می‌شوند و هر دو از دست دادن عزیزانشان را با اندوه تجربه می‌کنند.

کلام پایانی

تمرکز بر تفاوت‌های زن و مرد، ساده‌ترین کار است، اما هنر واقعی در کشف و ساختن روی اشتراکات است. همه ما انسانیم؛ با نیازهای بنیادین یکسان برای امنیت، عشق و احترام. همه ما احساسات مشابهی را تجربه می‌کنیم، حتی اگر به شیوه‌های متفاوتی آن‌ها را بروز دهیم. پذیرش این حقیقت، اولین و مهم‌ترین قدم برای ساختن یک «ما»ی قدرتمند است.

دیدگاهتان را بنویسید