تربیت فرزند در فرهنگ ما، امانتی گرانبها و مسئولیتی مشترک بر دوش پدر و مادر است. هر دو والد، با عشق و دلسوزی، بهترینها را برای آینده فرزند خود آرزو میکنند. با این حال، بسیار طبیعی است که به دلیل تفاوت در تجربیات دوران کودکی، شخصیتها، باورها، میزان آگاهی از اصول تربیتی یا حتی خستگی و فشارهای روزمره، پدر و مادر در مورد روشهای تربیتی، نحوه برخورد با چالشهای رفتاری فرزند، یا میزان اعمال محدودیتها و آزادیها، دچار اختلاف نظر شوند. این اختلاف نظرها اگر به درستی مدیریت نشوند، میتوانند منجر به سردرگمی فرزند، ایجاد تنش در روابط زوجین، و تضعیف اقتدار والدین شوند. هدف این نوشته، بررسی اهمیت مدیریت سازنده این اختلافات و ارائه راهکارهایی عملی برای رسیدن به همسویی و همکاری در مسیر پرچالش اما شیرین تربیت فرزند است.
گام اول: پذیرش طبیعی بودن اختلاف نظر و پرهیز از جبههگیری
نخستین گام، این است که بپذیریم داشتن دیدگاههای متفاوت در مورد تربیت فرزند، امری کاملاً طبیعی و حتی در مواردی میتواند مفید باشد، به شرطی که به درستی مدیریت شود. هیچ دو انسانی دقیقاً مثل هم فکر نمیکنند. به جای اینکه بلافاصله موضع دفاعی بگیرید یا دیدگاه همسرتان را اشتباه تلقی کنید (“تو همیشه خیلی سختگیری!” یا “تو همهچیز رو زیادی آسون میگیری!”)، سعی کنید بپذیرید که هر دوی شما نیت خیری دارید و هدف مشترکتان، صلاح فرزند است. این پذیرش اولیه، فضا را برای گفتگوی آرام و منطقی باز میکند.
گام دوم: انتخاب زمان و مکان مناسب برای گفتگو (دور از حضور فرزند)
مهمترین اصل در مدیریت این اختلافات، این است که هرگز، تأکید میشود هرگز، جلوی فرزندتان با یکدیگر بحث و جدل نکنید یا نظرات متضاد خود را به شکلی که نشاندهنده عدم توافق شما باشد، ابراز ننمایید. این کار باعث گیج شدن کودک، سوءاستفاده احتمالی او از این شکاف، و کاهش احترام و اعتماد او به هر دو والد میشود. زمانی را انتخاب کنید که فرزندتان حضور ندارد (مثلاً بعد از خوابیدن او یا زمانی که در مدرسه/مهدکودک است)، و هر دو آرامش و فرصت کافی برای صحبت دارید. برای مثال، به جای واکنش آنی به یک تصمیم تربیتی همسرتان در حضور کودک، میتوانید بعداً در خلوت به او بگویید: “عزیزم، در مورد تصمیمی که امروز برای [موضوع مشخص] گرفتی، میخواستم با هم صحبت کنیم و نظراتمون رو بررسی کنیم.”
گام سوم: گوش دادن فعال و تلاش برای درک دیدگاه و دلایل همسر
وقتی در مورد یک مسئله تربیتی با همسرتان صحبت میکنید، ابتدا با دقت و بدون پیشداوری به دلایل و نگرانیهای او گوش دهید. سعی کنید بفهمید چرا او چنین دیدگاهی دارد. شاید ریشه در تجربیات کودکی خودش، اطلاعاتی که کسب کرده، یا نگرانی خاصی نسبت به آینده فرزند داشته باشد. استفاده از مهارتهایی مانند بازتاب دادن صحبتهای او (“پس اگر درست متوجه شده باشم، تو نگران هستی که اگر در این مورد به او سخت نگیریم، در آینده مسئولیتپذیر نشود؟”) میتواند به درک متقابل کمک کند. هدف در این مرحله، درک است، نه لزوماً موافقت.
گام چهارم: بیان دیدگاه و نگرانیهای خود با احترام و با استفاده از “جملات من”
پس از آنکه به طور کامل به صحبتهای همسرتان گوش دادید، نوبت شماست که دیدگاه و نگرانیهای خود را مطرح کنید. از سرزنش، تحقیر یا مقایسه همسرتان با دیگران (“پدر/مادر فلانی اینطور رفتار نمیکنه!”) جداً بپرهیزید. با استفاده از “جملات من”، احساس و نظر خود را بیان کنید. به عنوان نمونه، میتوانید بگویید: “من هم نگرانی تو رو در مورد مسئولیتپذیریاش درک میکنم، اما از طرفی فکر میکنم اگر بیش از حد به او فشار بیاوریم، ممکن است اعتماد به نفسش آسیب ببیند و من نگران این موضوع هستم.”
گام پنجم: جستجوی راهحل مشترک و رسیدن به توافق (یا حداقل سازش)
هدف نهایی، رسیدن به یک رویکرد تربیتی مشترک و هماهنگ است. پس از بیان دیدگاهها، با هم به دنبال راهحلهایی بگردید که تا حد امکان هر دو دیدگاه را در نظر بگیرد و به نفع فرزند باشد. گاهی اوقات ممکن است یکی از طرفین با دلایل منطقی، دیگری را قانع کند. گاهی نیز نیاز به سازش و رسیدن به یک نقطه میانی است. در برخی موارد هم ممکن است تصمیم بگیرید روشی را برای مدتی امتحان کنید و سپس نتیجه آن را با هم بررسی نمایید. برای مثال، اگر بر سر ساعت خواب فرزند اختلاف دارید، میتوانید با هم توافق کنید که برای دو هفته ساعت خوابی را که به نظر یکی از شما مناسبتر است امتحان کنید و تأثیر آن را بر خلقوخو و انرژی فرزند بررسی نمایید. مهم این است که در نهایت، تصمیمی که گرفته میشود، تصمیم “ما” باشد، نه “من” یا “تو”.
گام ششم: ارائه یک جبهه واحد به فرزند و حمایت از تصمیم مشترک
پس از رسیدن به توافق، بسیار حیاتی است که هر دو والد، آن تصمیم را با قاطعیت و هماهنگی در برابر فرزند اجرا کنند و از آن حمایت نمایند. حتی اگر در خلوت، یکی از شما کاملاً با تصمیم موافق نبوده، نباید این عدم موافقت را به فرزند نشان دهد یا به او اجازه دهد که از این شکاف برای رسیدن به خواستههایش استفاده کند. اگر یکی از والدین قانونی را وضع میکند، دیگری باید از آن حمایت کند (مگر در موارد بسیار نادر که خطر جدی برای فرزند وجود داشته باشد که در آن صورت نیز باید ابتدا در خلوت با همسر صحبت شود). این همسویی، به فرزند احساس امنیت و ثبات میدهد.
گام هفتم: کسب آگاهی و مطالعه مشترک در زمینه اصول تربیتی
بسیاری از اختلافات، ناشی از عدم آگاهی کافی از اصول علمی و صحیح تربیتی یا تکیه بر روشهای سنتی ناکارآمد است. مطالعه مشترک کتابها و مقالات معتبر در زمینه روانشناسی کودک و نوجوان و اصول فرزندپروری، شرکت در کارگاههای آموزشی برای والدین، یا حتی مشورت با یک متخصص کودک و خانواده، میتواند به شما کمک کند تا به دیدگاههای مشترکتر و علمیتری دست یابید و با اطمینان بیشتری فرزندتان را تربیت کنید.
کلام پایانی
مدیریت اختلاف نظر در مورد تربیت فرزندان، یک مهارت کلیدی برای والدین است که نیازمند صبر، احترام، گفتگو و تمایل به یادگیری و رشد مشترک میباشد. با تبدیل این چالش به فرصتی برای درک عمیقتر یکدیگر و تقویت همکاری، نه تنها میتوانید بهترین مسیر را برای تربیت فرزندانتان انتخاب کنید، بلکه الگویی از یک رابطه سالم و سازنده را نیز به آنها نشان خواهید داد. به یاد داشته باشید که هدف، تربیت فرزندی شاد، سالم، باایمان و مسئولیتپذیر است و رسیدن به این هدف، با همسویی و همدلی شما به عنوان والدین، بسیار دستیافتنیتر خواهد بود.
“سنجش میزان همسویی شما در تربیت فرزندان”
به هر یک از سوالات زیر بر اساس تجربیات خود در زندگی مشترکتان، به طور جداگانه و صادقانه با “بله” یا “خیر” پاسخ دهید.
1. آیا ما معمولاً قبل از اجرای یک تصمیم تربیتی مهم، با یکدیگر مشورت میکنیم و به توافق میرسیم؟
۲. آیا در حضور فرزندمان، از انتقاد کردن یا تضعیف تصمیمات تربیتی یکدیگر خودداری میکنیم؟
۳. آیا زمانی را به طور منظم برای صحبت در مورد مسائل و چالشهای تربیتی فرزندمان، بدون حضور او، اختصاص میدهیم؟
۴. آیا احساس میکنم که همسرم به دیدگاه و نگرانیهای من در مورد تربیت فرزندمان گوش میدهد و آنها را جدی میگیرد؟
۵. آیا در مورد ارزشها و اصول کلی که میخواهیم در تربیت فرزندمان به کار بگیریم، با همسرم اتفاق نظر داریم؟
اگر بیشتر پاسخهای شما و همسرتان “بله” است: نشاندهنده سطح خوبی از همسویی و همکاری در تربیت فرزندانتان است. این یک نقطه قوت بزرگ است.
اگر در برخی سوالات پاسخ شما یا همسرتان “خیر” است یا پاسخهایتان با هم متفاوت است: این سوالات میتوانند نقاط شروع خوبی برای گفتگو و تلاش برای رسیدن به درک و توافق بیشتر باشند. از “فعالیت عملی” پیشنهاد شده برای کار بر روی این زمینهها استفاده کنید.
اگر بیشتر پاسخهای شما و همسرتان “خیر” است: ممکن است اختلاف نظر در تربیت فرزندان یکی از چالشهای اصلی شما باشد. کار آگاهانه بر روی مهارتهای ارتباطی و حل مسئله، و در صورت نیاز کمک گرفتن از یک مشاور خانواده یا متخصص تربیت کودک، میتواند بسیار مفید باشد.
میخواهم بیشتر بدانم:
ناکارآمدی در تربیت فرزندان، سعید کاوه، انتشارات سخن
موهبت اختلاف، ایان لزلی، مترجم علی کریمی، انتشارت ترجمان
آن فرزندان از روابط پدر و مادر میآموزند، جودیت پی سیگل، مترجم مرتضی صفویزاده، انتشارات نقش و نگار